تعداد بازدید : 82801
تعداد نوشته ها : 79
تعداد نظرات : 3
خیلی از زوج ها در نقطه ای از زندگی خود تصمیم می گیرند که تشکیل خانواده دهند و صاحب فرزند شوند. اما خیلی دیگر از زوج ها هم هستند که تصمیم می گیرند به هیچ وجه بچه دار نشوند. انتظار جامعه این است که هر دو نفر که با هم ازدواج می کنند، صاحب فرزند شوند و آنهایی که چنین کاری نمی کنند معمولاً "خودخواه"، "غیرعادی" و یا "مشکل دار" خوانده می شوند. اما خیلی از این افراد، به جای اینکه خودشان را "بدون فرزند" ببینند، که روی فقدان و کمبود آنها تکیه دارد، خودشان را "رها از فرزند" می بینند و این یعنی به اختیار خودشان این وضعیت را انتخاب کرده اند. یک زوج رها از فرزند، در همان طبقه زوج های بی اولاد که دوست دارند صاحب بچه شوند اما قادر به بچه دار شدن نیستند، قرار نمی گیرند. زوج های رها از اولاد آنهایی هستند که درمورد بچه دار شدن با هم صحبت کرده و تصمیم گرفته اند که صاحب بچه نشوند. این مسئله به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد مثل وضعیت وراثت در خانواده ای که نمی خواهند بیماری خاصی را به فرزندشان منتقل کنند، یا آسیب هایی که خودشان در زمان کودکی تجربه کرده اند. برخی از زوج ها هم اصلاً غریزه پدر یا مادری ندارند و به همین خاطر فکر می کنند که منصفانه نیست بچه ای را در این شرایط به دنیا بیاورند. اعضای خانواده این زوج هایی که دوست ندارند بچه دار شوند، معمولاً به آنها فشار می آورند که بچه دار شوند. پدر و مادرهای زوج که آرزوی پدربزرگ یا مادربزرگ شدن را در سر می پرورانند و دوست دارند که کسی باشد که نام خانوادگی آنها را به نسل های بعد منتقل کند، بیشتر از هر کس دیگر آنها را به بچه دار شدن تحریک می کنند. این فشار وقتی والدین زوج بچه دیگری نداشته باشند، شدت بیشتری پیدا می کند. به این ترتیب همه جمع های خانوادگی برای زوج جوان بسیار پرفشار شده و همه بحث ها به بچه دار شدن آنها ختم می شود. همچنین وقتی بقیه خواهر برادرهای زوج نامبرده، همه یکی پس از دیگری بچه دار شوند، تطبیق یافتن در جمع آنها برای آن زوج بسیار دشوار می شود. خیلی از دوستانشان هم که بچه دار شده اند، کم کم رابطه شان را با آنها کمتر می کنند چون وجه اشتراکشان با هم کمتر می شود. حتی ممکن است دیگران با دیده سوءظن به آنها نگاه کنند. خیلی از مردم تصور می کنند چنین زوج هایی به این خاطر بچه دار نمی شوند که یا قدرت باروری ندارند و یا اصلاً بچه ها را دوست ندارند. این درحالی است که در کمتر مواردی چنین تصوری صحت دارد. بااینکه بچه ها موهبت الهی هستند و وجود آنها، اگر خواسته و برنامه ریزی شده باشد، باعث قشنگ تر شدن زندگی می شود اما زوج هایی که تصمیم می گیرند بچه دار نشوند هم از مزایای زیادی بهره مند می شوند. با وجود درگیری های کاری زن و مرد در جامعه امروز، این زوج ها دیگر لازم نیست نگران برنامه ریزی زمانی برای نگهداری از بچه باشند. همچنین از نظر مالی نیز وضعیت بهتری پیدا می کنند چون دیگر نیازی نیز زیر بار خرج کمرشکن بزرگ کردن بچه از بدو تولد تا بزرگسالی بروند و این باعث می شود پول بیشتری برایشان بماند که در هر راهی که بخواهند خرجش کنند. زوج هایی که بچه ندارند وقت بیشتری برای اختصاص دادن به همدیگر دارند که باعث می شود بیشتر از زوج های بچه دار به هم نزدیک شوند. این به آن معنا نیست که زوج هایی که بچه دارند رابطه نزدیکی با همدیگر ندارند؛ اما مسئولیت های آنها در قبال مراقبت از بچه وقتشان را بسیار محدود می کند. نتیجه اینکه درست نیست بگوییم زوج هایی که خودشان تصمیم می گیرند بچه دار نشوند، به طریقی عیب و ایراد دارند یا فقدانی در زندگیشان دارند. اگر زن و مرد به اتفاق هم تصمیم گرفته باشند که بچه دار نشوند، آنوقت خانواده و دوستان باید به نظر و تصمیم آنها احترام بگذارند و برای تغییر عقیده شان روی آنها فشار نیاورند. از این گذشته، حتی اگر آنها نظرشان را هم عوض کنند، این آنها هستند که باید مسئولیت های بچه داری را به دوش بکشند نه خانواده و اطرافیانشان.